باور یا قانون جذب

 باور بهتر است یا قانون جذب؟

ما انسان ها همیشه در حال پیداکردن مسیرهایی هستیم که راحتر باشد، مثلا اگر بخواهیم مسافتی که 10 دقیقه زمان ما را می گیرد طی کنیم حاضر نیستیم که با پای پیاده این مسیر را برویم و حتما به خود می گوییم که با ماشین شخصی خودمان یا با ماشین عمومی می رویم، در ادامه بحث هم می خواهم این موضوع را بیشتر باز کنم که بگویم ما همیشه برای دستیابی به خواسته ها هم حاضریم هر کاری انجام دهیم تا مسیر راحت تری برای ما ایجاد شود.

باور و قانون جذب دو رکن بسیار مهم هستند که خواسته های مارا به ما نزدیک تر می کنند، و اگر کمی دقیق تر شویم خواهیم دید که هر کدام همانند دو بال برای پیشرفت هر انسان هستند، قانون باور یعنی حس درونی ما نسبت به چیزی که می خواهیم باشیم و یا حتی چیزی که الان نیستیم و می خواهیم تغییر کنیم تا زندگی خوبی داشته باشیم، هر چقدر ما روی خود باوری خودمان کار کنیم ارزش وجودی خودمان را بیشتر درک می کنیم، یعنی حس بهتری خواهیم  داشت و همیشه خود را لایق بهترین زندگی می دانیم.

خودباوری در گذشته

خودباوری در چندین سال گذشته زیاد در بین عموم مردم رواج نداشت، و فقط به صورت بداهه در محله یا خیابان مردم به همدیگر می گفتند.

مثلا یک نفر به کسی می گفت تو باورت میشه که علی تونست یک ماشین 200میلیونی بخره؟

بقیه از تعجب و شگفت زدگی می گفتند شوخی می کنی، مگر می شودکه علی همچین ماشینی بخرد!! درواقع کسانی که تعجب کرده اند و باور کرده اند می توان گفت یک باور کاملا عامیانه داشته اند و در بین مردم در همین حد باور پیشرفت داشته است. اما هر چقدر جلوتر آمده ایم می بینیم که باور بعنوان مبدا شروع هر کاری است، هر کسی روی باور و خودباوری خود کار کند بی شک نتایج خارق العاده ای را رقم خواهد زد.

تاثیرات باور

پس باور را بایدبه دید بهتر و کلی تری نگاه کرد، زمانی که ما به باور خوبی می رسیم و روی آن به صورت ویژه کار می کنیم می بینیم که زندگی ما هم به صورت عالی تغییر می کند، باور فقط در یک جهت نیست بلکه در چند جهت می توان زندگی خود را با باور تغییر داد. مثلا ما در دوران دبیرستان با یکی از همکلاسی هایمان مسابقه برگزار می کردیم که چه کسی شاگرد اول شود، خوب من اول شدم و درس او همیشه از من ضعیفتر بود اما زمان  کنکور که شد نییجه ای که او گرفت واقعا عالی بود، یعنی چندین رتبه بالاتر از من، که برای من سوال پیش آمد که چه چیزی تو این دوسال آخر برای او پیش آمده است که رتبه بسیار عالی نسبت به من آورد.

خوب او دوست مهربانی بودو صادقانه به من گفت که باور تنها عامل موفقیت او بوده است، یعنی آنقدر تاثیر خودش را گذاشته بود که دوست من در ذهن تصویرسازی کرده بود که باید رتبه خوبی بیاورد، یعنی خود را انسانی عالی میدانست که می تواند در کنکور هم موفق باشد. او ادامه داد زمانی که من به این باور رسیدم که من هم می توانم درس خوبی داشته باشم و حتی در کنکور قبول می شوم و رتبه عالی میاورم تمام حس وجود من بیدار شد و دست به کار شدم که توانستم رتبه خوبی بیاورم.

پس می توانیم بگویم هر انسانی حاصل باورهای خود است، یا به گفته استادبزرگ انتونی رابیز هر انسانی ماشین اثبات باورهایش است. در ادامه می خواهم بگویم باور همانند یک ابزار رایگان برای همه انسان است و هر انسانی از آن استفاده کند زندگی اش تغییر ویژه ای خواهد کرد، برای اینکه باورهای خوبی داشته باشیم باید خود را بپذیریم، یعنی همین الان با هر شرایطی که هستیم تمام وجود خود را بپذیریم و اگر کم و کاستی هم داریم باز بگوییم که می خواهم بهترین باشم و من در هر شرایطی به موفقیت خواهم رسید، شاید بهتر باشد بگویم اسم دیگر پذیرفتن خود دوست داشتن خود باشد که برای هر موفقیتی بسیار مهم است.

پذیرفتن دیگران

زمانی که تمام وجود خود را پذیرفتیم حالا باید دیگران را هم بپذیریم که آنها هم بسیار عالی هستند و می تواننددر زندگی ما نقش ویژه ای داشته باشند، زمانیکه هم خود و هم دیگران را می پذیرید و دوست دارید، جهان هستی را همانند یک محیطی آرام و دوست داشتنی برای خود می بینیدکه هرلحظه به شما کمک می کند تا زندگی خوبی داشته باشید.

قانون جذب

اما حالا نوبت قانون جذب است و برای خیلی ها سوال پیش می آید که قانون جذب مهم تر است یا باور! که ابتدا به توضیح قانون جذب هم می پردازیم و تفاوت هر دوی آنها را بیان می کنیم.

قانون جذب یکی از پارامترهایی هست که می توان برای کسب آرامش و جذب خواسته خود استفاده کرد، و خیلی ها هستندکه همین موضوع را آموزش می دهندکه اگر شما به هر چیزی تمرکز کنید به آن خواهید رسید، خوب از نگاه حامیان قانون جذب، آن را کاملا علمی و از نظر منتقدان قانون جذب آن را شبه علمی می دانند اما چیزی که مهم است این است که در زندگی خیلی از افراد تاثیر خود را گذاشته است، کسانی بوده اندکه گفته اند من در سال آینده به بهترین خانه می رسم و رسیده اند و بعضی ها هم بوده اند که به هیچ چیز نرسیده اند و فقط نظاره گر دیگران بوده اند که به خواسته و اهدافشان رسیده اند، واقعیت همین است که اگر انسانی واقعا چیزی را بخواهد آن را به دست می آورد، چون راه آن را پیدا می کند و اگر واقعا از ته دل نباشد و یا اصلا چیزی را نخواهد به آن نمی رسد و فقط بهانه آن را می آورد.

اما واقعا چه چیز است که بعضی انسان ها با قانون جذب به اهداف خود می رسند؟

خوب واضح است که اگر ما باور کنیم که قانون جذب کار می کند حتما کار می کند چون آن را باور کرده ایم و اگر باور به آن نداشته باشیم خوب اصلا کار نمی کند.

اما یک نکته مهم اینجاست که به شما باید بگویم قانون جذب می تواند عالی باشد در صورتیکه تمام خواسته ما با عملگرایی باشد یعنی فقط تمام زمان خود را به این اختصاص ندهیم که خود هدف به سمت ما می آید بلکه باید برای رسیدن به آن تمام سعی و تلاش خود را انجام دهیم و اینجا تفاوت آنهایی که به هدف خود می رسند با آنهایی که به هدف خود نمی رسند مشخص می شود.

اما در پایان می خواهیم که ببینیم که باور خوب است یا قانون جذب؟

خوب جواب به هر سوالی که به صورت قطعی باشد اشتباه است اما بهترین پاسخ این است که ما می توانیم اول به باور برسیم که چه چیزی از زندگی می خواهیم و می خواهیم به کجا برسیم، خودمان را کامل باور کنیم که انسان قوی و عالی هستیم و برای هر کاری که در جهت پیشرفت ما باشد اقدام کنیم، پس می توان گفت باورمقدمه همه کارها است و اگر کسی بخواهد هر کاری انجام دهد اول باید روی شخصیت خود که انسانی خردمند و عالی است کار کندو بعد به سمت قانون جذب برود.

باید این نکته را همواره دانست که زمانی از قانون جذب استفاده می کنیم مثلا تصویر سازی برای خرید یک  واحد آپارتمان باید از همان روزی که تصویرسازی کردیم حتما برای آن اقدامی انجام دهیم حتی اگر شده یک تماس باشد یا به دنبال راهی گشتن برای نزدیک شدن به هدف و خواسته ای که داریم.پس همیشه در حرکت باشیم و با یک تفکر و تصویرسازی درست و یک باور درست می توانیم خواسته های خود را هرچه سریعتر به دست بیاوریم.

در پناه پروردگارمهربان باشید

در ادامه با ما همراه باشید

راشدابراهیمی

 

اشتراک گذاری:

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

دیدگاهتان را بنویسید